افزودن دیدگاه جدید
معمارنت- نشستی با عنوان «صنعتیسازی مسکن» با حضور جمعی از فعالان حوزه ساخت و ساز و با مشارکت سایت معمارنت، گروه تحقیقات مسکن و مرکز تحقیقات راه، ساختمان و مسکن در همین مرکز برگزار شد. این نشست در راستای پژوهش صورت گرفته درباره موانع و چالشهای صنعتی سازی در ایران برای تهیه سند جامع صنعتی سازی مسکن و به منظور تدقیق یافتهها با رجوع به تجربیات فعالان این عرصه ترتیب داده شده بود.
نشستی با عنوان «صنعتیسازی مسکن» با حضور جمعی از فعالان حوزه ساخت و ساز و با مشارکت سایت معمارنت، گروه تحقیقات مسکن و مرکز تحقیقات راه، ساختمان و مسکن در همین مرکز برگزار شد. این نشست در راستای پژوهش صورت گرفته درباره موانع و چالشهای صنعتی سازی در ایران برای تهیه سند جامع صنعتی سازی مسکن و به منظور تدقیق یافتهها با رجوع به تجربیات فعالان این عرصه ترتیب داده شده بود.
این جلسه با توضیحات مقدماتی مهندس بهمنی درباره هدف از گردهمایی آغاز شد. در این مقدمه با شرح تحقیقات صورت گرفته از سوی گروه تحقیقات مسکن در ارتباط با موضوع صنعتی سازی مسکن از حضار خواسته شد که موانع و چالشهای پیش روی این حوزه را با توجه به تجربیات عملی خود بیان دارند و با آسیبشناسی جایگاه صنعتی سازی در بخش مسکن ایران راهکارهای پیشنهادی خود را ارائه دهند.طبق شرح مهندس بهمنی از طرح پژوهشی،پیشنهاد کلی این پژوهش ادغام است. ادغام به گفته ایشان موجب گسترش امکان جذب نیروی متخصص و تامین هزینههای آن و کاهش مخارج با تمرکز سازمانی میشود و تجمیع مالی میتواند زمینهساز تفکیک گروه مدیریت از گروه مالکیت شود. در این حالت میتوان استقرار متخصصان حرفهای در گروه مدیریت را ترتیب داد و امکان استاندارد سازی و طراحی مدولهای کاربردی، توجه به تنوع اقلیمی در گسترۀ ایران، تفکر سیستمی و نظارت گستردهتر نیز فراهم میگردد. اما ادغام نیز دو نوع است؛ یکی ادغام افقی که در آن نهادها و موسساتی که در زمینهای مشترک فعالیت دارند برای گسترش حوزه فعالیت خود با یکدیگر ادغام میشوند. مانند چند مهندس مشاور که در اجرای یک پروژه بزرگ با یکدیگر کنسرسیوم تشکیل میدهند. همچنین ادغام عمودی، اتحاد چند موسسه فعال در زمینههای مختلف است که برای کامل شدن چرخه فعالیت با یکدیگر ادغام میشوند؛ برای مثال ادغام یک پیمانکار سازنده با شرکتهای تولید کننده مصالح و خدمات حمل و نقل. تجربه اینگونه از ادغامها در گروه 14 پارس که جز ادغامهای افقی بوده قبلا انجام شده اما در عمل کارایی نداشته است.
پس از توضیحات مهندس بهمنی، فردین یزدانی مدیر طرح پژوهشی، درباره پژوهش انجام شده و سند جامع صنعتیسازی مسکن توضیح دادند.طبق این توضیحات،هدف پژوهش رسیدن به یک نقشه راه کاربردی برای توسعه صنعتیسازی تعریف شده است. در این طرح به صنعتی سازی به عنوان نوعی تغییر نهادین سازمان تولید نگاه میشود که میبایست غیر از مسائل فنی و سازماندهی، شرایط بازار را نیز به عنوان عامل تاثیرگذار در برابر آن در نظر گرفت. در بازار سه بخش عمده تولید کنندگان و سرمایهگذارارن، دولت و مصرفکنندگان وجود دارند هر یک از این بازیگران باید نقش خود را برای توسعه بازار صنعتی سازی ساختمان به انجام رسانند و وظیفه مهم طرح تدوین چنین نقش هایی است و بدون این کار هزگر تدوین یک نقشه راه امکان پذیر نخواهد بود و به گفته ایشان این جلسه در راستای نظرخواهی از بخش تولیدکنندگان و سرمایهگذاران تشکیل شده است.
یزادنی در ادامه اضافه کرد که طبق مطالعه انجام شده تضادآشکاری میان استاندارد سازی به عنوان یکی از اهداف صنعتی سازی و ساختار متنوع بازار وجود دارد. همچنین بازار مسکن در ایران بازاری پرنوسان بوده که سرمایهگذاری اولیه در آن با ریسک بالایی همراه است. در عین حال ورود و خروج به این بازار آسان بوده و بنابراین غیرحرفهایها نیز در آن وارد میشوند و با بالا بردن حجم تولید ریسک را افزایش میدهند. از دیگر سو حداقل نیمی از واحدهای مسکونی به قصد استفاده شخصی ساخته میشود و به همین دلیل ایجاد یک بازار همگون کار دشواری به نظر میرسد. با این مقدمه ویژگیهای ساختاری بازار میتواند مانعی بر سر راه صنعتی سازی و دستیابی به آهداف آن باشد.
در برابر این مانع پیشنهاد ادغام طرح میشود که در ادغام افقی با نگاهی به تجربیات کشورهایی چون کره و ژاپن میتوان عمل کرد و یا به ادغام عمودی پرداخت که در آن زنجیرۀ ارزش از اولین منبع تولید تا مصرف کننده تلفیق میشود و ایجاد چرخۀ مالی صرفههای مقیاس را افزایش داده و با کاهش ریسک سرمایهگذاریهای بزرگتر را امکانپذیر میسازد.پس پرسش اینجا است که چرا صنعتی سازی علیرغم تاکیدهای دولت از دهه 50 تاکنون در ایران شکل نگرفته است؟ و کدامیک از این پیشنهادها با توجه به تجربیات کسب شده امکان موفقیت بیشتری دارد؟ در نهایت نیز دولت چگونه میتواند به تسریع فرآیند شکلگیری صنعتی سازی کمک کند؟
در پاسخ به این پرسشها مهندس علیرضا قهاری،دبیر انجمن انبوه سازان و از اعضای انجمن مفاخر معماری ایران، اساساً ادغام عمودی را غیرممکن دانسته و علت آن را رقیب بودن شرکتهای موجود معرفی کردند. همچنین اضافه کردند که باور عمومی برای صنعتی سازی وجود ندارد و به دلیل تکیه بر اقتصاد دولتی و عدم اعتقاد راستین دولت به این بخش، مزایای این کار برای دیگر بخشها نیز معلوم نمیشود و این فعالیت پا نمیگیرد. همچنین ایشان سهمی از تقصیر را متوجه سازندگان دانست که در تبلیغات کمکاری میکنند و تبلیغ را تنها در دوره رونق در دستور کار خود قرار میدهند. از سوی دیگر انجمنها و دانشگاهها و مراکز آموزشی نیز در زمینه آموزش همگانی به خوبی عمل نکرده و این ناآگاهی مانع ایجاد بستر مناسب برای جا افتادن این فعالیت میگردد. به اعتقاد ایشان این مسئله پس از زلزله بم میبایست به یک عزم ملی تبدیل میشد اما اکنون در دهمین سالگرد زلزله بم هنوز صنعتی سازی جایگاه خود را پیدا نکرده است.
مهندس جلال صادقی، از شرکت «همپایه» نیز ادغام افقی را به دلیل وجود موانع فرهنگی ناممکن و کار تیمی را منوط به یک فرهنگسازی اولیه در محیط کار دانست. اما ادغام عمودی را مفید و امکانپذیر ارزیابی کرد. به نظر ایشان اقدامات خوبی تاکنون انجام شده و کمبودها و موانع نیز جز بلافصل هر شرایطی است که فعالان در آن کار میکنند و وظیفه آنها رفع مشکلات و باز کردن راه آیندگان است. ایشان در ادامۀ مطا لب خود با ذکر مثالهایی بر بهینهسازی فضای کسب و کار و دادن اختیار بیشتر به بخش خصوصی تاکید ویژهای داشتند. همچنین براساس گفتههای ایشان ساختار نامناسب شرکتی در فعالیتهای بخش خصوصی میتواند تا حد زیادی بر کارائی بخش خصوصی بیفزاید. براساس این توضیحات بخش خصوصی جدا از مداخله دولت میتواند به خودی خود شیوههای نوین ساخت و ساز و صرفهجویی در عوامل تولید را برای خود فراهم آورد.
مهندس سالک از شرکت ایرانیان، اما هدف ادغام افقی را بالا بردن سطح کیفیت و ارائه یک خدمت یا محصول بهتر معرفی کرد و گفت اگر هدف از ادغام افقی تکرار تولیدات گذشته باشد، البته این کار به شکست میانجامد؛ اما اگر اهداف گسترش پیدا کند و افقها باز شود، در ادغام افقی شرکتها میتوانند با ارائه محصول بهتر وارد رقابتهای بزرگتر شده و به حوزههای جدیدی وارد شوند.
مهندس دیباج، با آسیبشناسی نظام مهندسی و انبوه سازی مسکن در ایران، عدم توجه به شرایط اقلیمی، فرهنگی، اجتماعی مردم ایران را در سامان دادن به این نظام دلیل اصلی شکل نگرفتن این بخش و موفقیت صنعتی سازی دانست. به نظر ایشان ورود بدون مطالعه مصالح و بیتوجهی نسبت به نیازهای موجود، کمکاری اساتید و صاحبنظران شهرسازی برای تهیه طرحهای جامع و مدون برای ساماندهی به نظام تولید مسکن، عدم شناسایی و به کار گرفتن پتانسیلهای طبیعی، اجتماعی و فرهنگی هر حوزۀ جغرافیایی در ایران و چالشهای موجود میان نهادهای تصمیمگیرنده مانع از دستیابی ما به یک نقشه راه مشخص برای آینده میشود. در حالی که دغدغهمندی نسبت به مصالح عمومی جامعه و جریان یافتن یک وجدان کاری قوی در محیط حرفهای میتواند به همکاری و همفکری میان بخشهای مختلف منجر شود که عزم ملی برای هر اقدامی را بسازد.
مهندس مستاجران، دبیر انجمن ال اس اف ایران (LSF)، با شرحی از تجربیات خود در زمینه وارد کردن این محصول به بازار ایران، مشکل اصلی را نحوه تغییرات بازار در ایران دانست و اذعان کرد که در غرب محصول جدید پس از طی مراحل مطالعاتی در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی وارد تولید شده و به بازار عرضه میشود؛ اما در ایران محصولات ابتدا به صنعت وارد میشوند و سپس در دانشگاه مورد شناسایی قرار میگیرند. بنابراین ریسک سرمایه گذاری بر روی محصول جدید در ایران بیشتر است. در این میان متولی صنعتی سازی نیز مشخص نیست و هیچکدام از وزراتهای صنایع و یا مسکن به طور کلی مسئولیت این بخش را برعهده نمیگیرند و بنابراین سرمایهگذار قربانی این وضع میشود. با این حال مستاجران راه حل برون رفت از این شرایط را اصلاحات تدریجی دانست و دستاوردهای امروز را نسبت به گذشته بیشتر ارزیابی کرد. ساخت هفت هزار واحد از طریق صنعتیسازی به نظر ایشان گامی به جلو و دلگرمکننده است.
پیشنهاد ایشان برای گامهای بعدی که میبایست انجام شود حفظ کیفیت برمبنای تنظیم آینننامهای حرفهای برای مهندسان مشاور بود. آییننامهای با در نظر گرفتن موارد اقتصادی و کاربردی که به سادگی راهکارهای عملی در جهت اجرای صنعتی سازی را تعیین نماید. مستاجران اضافه کرد که آنچه باقی میماند کیفیت است و برای جذب اقبال عمومی به صنعتی سازی نباید کیفیت را فدای سرعت کرد. در حالی که در ایران چون صنعتی سازی از استاندارهای بینالمللی دور بوده با مشکلات فراوانی انجام شده، اعتماد عمومی به آن خدشهدار گشته است. به نظر وی با اینکه در این سالها اقدامات خوبی انجام شده اما ارائه یک نمونه با استاندارهای واقعی از آن میتواند این اعتماد عمومی را دوباره جلب کند.
مهندس سالک نیز با تاکید بر صحبتهای قبلی، نکته مهم را عدم آگاهی مردم نسبت به صنعتی سازی عنوان کرد و معرفی برترینهای صنعتی سازی را به افکار عمومی بستری برای ایجاد نیاز به آن دانست. در گام بعدی به گفته ایشان تناسب میان شرایط محیطی و اجرا و همچنین توجه به نیازهای واقعی در اولویت قرار دارد و شاید درجه یک بودن آنقدر مهم نباشد که تناسب با احتیاجات مردم.
مهندس ابراهیمپور، متخصص سازه از شرکت کناف نیز یکی از راهحلهای مهم را آموزش دانشگاهی و الزام گذراندن دورههای آموزشی دانست. به نظر ایشان راهحل قطعی و ریشهای از آموزش آغاز میشود و میبایست واحدهای مرتبط با بحث صنعتی سازی در دروس درسی دانشگاهی گنجانده شود.
مهندس تاجیک، مسئول آموزش و بازرسی شرکت کناف نیز موانع فرهنگی را در پذیرفتن صنعتی سازی در ایران عمدهتر از کمبودهای تکنیکی دانست و پیشنهاد کرد که در یک برنامهریزی جامع سه فاز کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت در نظر گرفته شود. در کوتاه مدت نظارت بر اجرا و رعایت استانداردها مد نظر باشد. در میان مدت نظارت و بازرسی به عنوان جزئی نهادینه در هر شرکتی شروع به فعالیت کند و این نظارت داخلی آنقدر جدی گرفته شود که در سطح کلان تغییر ایجاد نماید. در بلند مدت نیز برنامههای آموزشی پیگیری شود. تاجیک پایین آوردن هزینهها به قیمت کاهش کیفیت را یک اشتباه مدیریتی دانست که موجب از بین رفتن اعتماد و شکست پروژهها در بلند مدت میشود و در مقابل سرمایهگذاری بر کارآمدتر کردن تولید و اجرا را موجب اعتمادسازی و رونق دادن به بازار صنعتی سازی معرفی کرد.
مهندس اورنگ، مدیر ارشد بازاریابی و فروش از شرکت کناف نیز گفت هرگونه پیشرفتی در این شرکت مدیون افزایش ضریب نفوذ در بازار ایران است و برای صنعتی سازی در ابعاد بزرگ نیز باید همین مسیر پیموده شود. از نظر ایشان ادغام هم در صورتی که برای طرفین سود داشته باشد امکانپذیر است. برای ایجاد چنین شرایطی دولت میبایست ثبات اقتصادی لازم را برای بازار ایجاد کند تا ادغامها با هدف کاهش ریسک و براساس هزینه فایده صورت پذیرد. بر اساس مطالب گفته شده، ورود فنآوریهای نوین در شرایط بازار ایران به دلیل بالا بودن ریسک و مخاطرۀ سرمایهگذاری با مشکلات فراوانی مواجه است که این مشکلات بیشر مربوط به فضای اقتصاد کلان است.
فرشید مقدمسلیمی، جامعهشناس و پژوهشگر شهری از شرکت رهاشار پژوه هم ناآگاهی در بخش غیرحرفهای بازار مسکن را یک عامل تعیین کننده معرفی کرد و با توجه به اینکه اینان سهم قابل توجهی از تولیدکنندگان را تشکیل میدهند، هدفگیری این بخش را تا حد زیادی راهگشا دانست. طبق تجربیات عملی از نظر ایشان این بخش از بازار دارای ویژگیهای محافظهکاری و عدم ریسکپذیری هستند و برای وارد کردن آنها به این چرخه میبایست برنامههای آموزشی و پایلوت تدارک دیده شود تا با ایجاد اعتماد و آگاهی از سود این سیستم برایشان این بخش نیز بتواند در این حوزه مشارکت کند.
خانم کردی از کارشناسان مرکز تحقیقات راه، ساختمان و مسکن، نیز داشتن مشاوران اجتماعی و مطالعات اجتماعی بازار را یکی از راهکارهای برون رفت از بلاتکلیفی و شناخت بهتر حوزه کاری عنوان کرد و با نقد جایگاه ضعیف مطالعات اجتماعی در پروژهها این مسئله را آسیبزا دانست.
مهندس تمجیدی، سرپرست بخش مطالعات اقتصادی اجتماعی و حقوقی همین مرکز نیز معتقد بود که فرهنگ سازی در دانشگاهها اگرچه لازم است اما دیر به نظر میرسد. به نظر وی می بایست این اقدام را از مدارس شروع کرده و در یک عزم ملی همه اقشار و حوزهها را درگیر این بحث نمود.
معمارنت