دیداری از استان بوشهر، دیار رییسعلی دلواری

نویسنده: 
برگرفته از گزارش دکتر محمود دهقانی عکس‌ها از: داریو مزدا

استان سال 1391: استان بوشهر

هر چند بندر بوشهر یکی از بنادر تاریخی ایران است، اما نام بوشهر بیشتر با نام رییسعلی دلواری و مبارزۀ او علیه استعمار انگلیس گره خورده است. استان بوشهر با داشتن ۶۰۰ کیلومتر کرانۀ دریایی خلیج فارس، با استان‌های هرمزگان، فارس، خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد مجاور است.

استان سال 1391: استان بوشهر

هر چند بندر بوشهر یکی از بنادر تاریخی ایران است، اما نام بوشهر بیشتر با نام رییسعلی دلواری و مبارزۀ او علیه استعمار انگلیس گره خورده است. استان بوشهر با داشتن ۶۰۰ کیلومتر کرانۀ دریایی خلیج فارس، با استان‌های هرمزگان، فارس، خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد مجاور است. شهرستان‌ها و شهرهای مهم استان بوشهر، برازجان، دلوار، سعدآباد، سیراف، کنگان، دیلم، جم، دَیّر، دشتی، گناوه، اهرم، خورموج، ریگ، امام حسنی، عسلویه، و شهر نوپای «عالی شهر» هستند. از میان جزایر نیز جزیرۀ پرآوازۀ خارگ، خارگو و جزایر کوچکی از جمله تحیلو، شیف، گرم و عباسک و جزایر ریز و درشت دیگری هستند که برخی از آن ها بسیار زیبایند. مردم استان بوشهر شیعه و سنی هستند. از میان غذاهای عمده استان به دلیل داشتن شهرهای بندری غذاهای دریایی به ویژه قلیه ماهی، کباب ماهی، خورشت میگو، ماهی دودی با دال عدس را می‌توان نام برد و از میان دسرها رنگینک که با خرمای بدون هسته و آرد بوداده و دارچین درست می‌شود به دلیل نخلستان‌های گسترده، ریشه سنتی دارند. از میان سبزی‌های خوردنی این استان «کاکل» و «منگک» در نقاط دیگر کشور دیده نمی‌شوند. با آن که شهرهای سرحدی با طبیعت خود دارای میوه‌های رنگارنگ هلو، گیلاس، سیب، انگور و انار هستند ولی بوشهر هم با خارک‌های سرخ و زرد کبکاب و زینی، پنیر نخل، کنار، لیل و «گاروم زنگی» در طبیعت خود، دست خالی نیست.
پیشینۀ باستانی بوشهر مرکز استان، به اردشیر ساسانی نسبت داده می‌شود؛ اما یافته‌های باستانی در شهرهای استان، گویای پیشینۀ باستانی کهن‌تر از ساسانیان است. پس از روزگار ساسانیان بوشهر باز هم پرآوازه بوده و در روزگار صفوی به سبب نزدیک بودن به جزیرۀ بحرین مورد توجه بود و در روزگار افشاری نیز برای گسترش نیروی دریایی ایران، نادر شاه به آن اهمیت داد. از سویی چون با دلاوری «امام قلی خان» سرلشکر ارتش شاه عباس صفوی، استعمار اروپایی پرتغال از جزایر خلیج فارس بیرون رانده شد و «گامبرون» را بندر عباس نامیدند، نادر قلی نیز که خود از سرداران نامدار اواخر روزگار صفوی بود، احتمالاً در نظر داشت بوشهر که به اهمیت آن بیشتر از پیش پی برده شد، به نام او «بندر نادر» نامگذاری شود.
رگ و پی شواهد تاریخی، وجود کنیسۀ یهودیان و کلیسای مسیحیان در جزیرۀ خارگ و بوشهر به ویژه در روزگار قاجار و پس از آن رقابت بوشهر با بندر بصره، نشان از اهمیت و رونق بندر بوشهر و پیشینۀ تاریخی آن دارد.
با گویش‌های فارسی، لری، ترکی قشقایی و عربی در شهرهای استان، شاید نام بوشهر با فراز و نشیب‌هایی دگرگون شده «ریشهر» باشد. هر چند که نام‌های دیگری از جمله «رام اردشیر» و «لیان» نیز گفته شده، اما راست و ناراستی آن در مجال این سخن نیست و به پژوهش‌های گسترده‌تری نیاز است.
اگر پرتوی فانوس تاریخ را بر بوشهر روزگار نادرشاه افشار تا به امروز بیافکنیم، دیده می‌شود که در روزگار زندیه و قاجار این بندر بیشتر از پیش اهمیت پیدا کرده است؛ چرا که آرام آرام کنسولگری‌ها و نمایندگی‌های بازرگانی کشورها از جمله انگلستان، روسیه، آلمان و عثمانی در آن ایجاد شده است.
در روزگار پیش از انقلاب، برای گسترش نیروی دریایی ایران اهمیت بوشهر بیشتر از پیش نمایان شد. شرکت‌های آمریکایی، اسرائیلی و آلمانی هریک پروژه‌ای را در اختیار گرفتند. استقرار گسترده‌تر نیروی دریایی و هوایی و نیاز مسکن ارتشیان و خانواده‌ها باعث گسترش شهر و ساختمان سازی شد و مهندسان و معماران با نقشه‌های بسیار زیبا همراه با کارگران فنی به بوشهر سرازیر شدند. از آن زمان، نمای بوشهر با بالا رفتن ساختمان‌های مدرن به سبک اروپایی دگرگون شد. اما بافت قدیم بوشهر که بیشتر با سنگ‌های مرجانی و ساروج و چوب صندل ساخته شده‌، بر لب آب همان گونه دست نخورده باقی ماند و کوچه‌های تنگ با آمدن کولرهای پر سر و صدای گازی نفس‌ها را در کوچه‌ها بند می‌آورد.
آخرین آمار جمعیت بوشهر ۲۲۸۰۰۰ نفر ذکر شده است. برای بازسازی بندر بوشهر که مرکز استان بوشهر است با توجه به ازدیاد جمعیت آن، به کارهای مهم و حساب شدۀ زیربنایی نیاز است.
تجربه در بوشهر ثابت کرده که هر بودجه‌ای بدون نظارت دقیق دولت، بر باد فنا رفته و کارهای سست ناپایدار، زیبایی شهر را از میان برده است. با از میان رفتن زیبایی و رونق شهر، نخست شهروندان ثروتمند، شهر را ترک می‌کنند. همان‌هایی که کار و بازرگانی‌شان اساس درآمد شهرداران و تداوم بخش زیبایی شهر است. با آوازۀ پیشرفت و آبادانی در آن سوی آب، بازرگانان بوشهری به آنجا کوچ کرده اند. پس از انقلاب نیز بسیاری از بوشهری‌ها به سوی تهران، شیراز و شهرهای دیگر رفته‌اند. بوشهر با مساحتی بالغ بر ۹۸۴ کیلومترمربع شهر کوچکی است که همچون پرنده‌ای خیس و غمزده بر کرانۀ ساحل به موازات پرندگان شاداب و سر زنده آن سوی آب، وامانده و دژم در این سو سردرگریبان نشسته است.
به لطف سردبیر هفته‌نامۀ «نسیم جنوب» بوشهر آقای یونس قیصی‌زاده، سعادت دیدار با روشنفکران و دانشگاهیان و هنرمندان بوشهری دست داد. در میزگردی در دفتر هفته‌نامۀ نسیم جنوب به دنبال این پاسخ بودم که چرا بوشهر در گسترۀ شهرسازی پیشرفت نکرده است. در میان آنچه شنیدم بحث جالب دکتر آذین از دانشگاه خلیج فارس بوشهر و پیش کشیدن امور آبادانی در کشور «عمان» همسایۀ ما در آن سوی تنگۀ هرمز بسیار خوب و سنجیده بود. در گردهمایی فرهنگی دیگری در منزل ادیبی پیش کسوت در امور تاریخ و سیاست و ادبیات در استان بوشهر، از زاویۀ مذهبی نیز آقای فولادی دیدگاهی ژرف داشتند که این امید در من زنده شد که نخبگان شهر با دیدگاه های متفاوت در تلاش برای بهتر کردن روزگار این شهر و استان هستند. از سوی دیگر برای آگاهی از آثار باستانی استان بوشهر توانستم با دکتر مشایخ، تحصیل کردۀ دانشگاه تبریز، شهر دلاورانی چون ستارخان و باقر خان، در ایران‌شناسی بوشهر دیدار کنم که غنیمت بود. اما پرسش‌های من در این زمینه این بود که چرا میراث فرهنگی استان بوشهر تاکنون ضعیف عمل کرده و نتوانسته است آثار و بناهای تاریخی و عظمت تاریخ استان را آن گونه که لایق آن است به مردم سراسر ایران بشناساند. چرا آثار تاریخی سیراف، حفاری‌ها و کشف ستون‌های کاخ هخامنشی چرخاب برازجان، بردک سیاه و آثار معماری، تل مر، گور دختر و استخر آسیاب و جویبارهای آن در دل کوه در روستای حرمی اناری جم مربوط به روزگار ساسانی و خیلی از جاهای دیدنی گمنام مانده‌اند؟
در روزگار کنونی، با تبلیغات و برجسته کردن پیشینۀ دیرین آثار باستانی و دیدنی‌ها می‌شود استانی مثل بوشهر را آباد کرد. یکی از جاهایی که در نوع خود در سراسر کشور بی همتاست، گنبدهای نمکی بوشهر است. برای نمونه از جادۀ خورموج به کنگان، رنگ سفید گنبدهای نمک همچون کوه پر برف، زیبایی حیرت انگیزی به بخش شرقی دشت داده است و سیمای کوه جاشک با تنوع رنگ و قندیل‌های زیبای نمکی «استالاکتیت» در غارها که خود از شگفت‌ترین پدیده های زمین شناسی است با رگه‌های رنگارنگ گنبدهای نمکی بسیار زیبا و دیدنی است. «تخت دیو» با نمایی سحرآمیزهمراه با پوشش گیاهی نادر کوه پایه، از ویژگی ها و زیبایی‌های کوه شکوهمند جاشک است.
در عسلویه نیز شعله‌های گاز به ویژه در شب بسیار زیبا و دل انگیز است. چشمه‌های آب گرم «آب باد» اهرم، چشمۀ آب گرم دالکی و میراحمد از جاهای پر جاذبه‌اند. چهل‌خانۀ سعدآباد و رودخانه و نخلستان‌های بی نظیر آب‌پخش و شبانکاره و جاهای زیبایی مثل چاهکوتاه را باید برای جذب گردشگر به مردم سراسر کشور شناساند.
آثار باستانی و جنب و جوش در گسترۀ گردشگری، فرهنگ را در رگ زندگی شهروندان جاری می‌کند. در جا به جای این استان آثار باستانی و ساختمان‌های تاریخی هستند که باید بازسازی شوند و بر سر راه بازدید قرار داده شوند تا با درآمد گردشگری سر و روی استان زیبا شود.
از ساختمان‌های روزگار قاجار در محلۀ بهمنی بوشهر، «ارگ ملک» پا برجاست ولی سازمان میراث فرهنگی سال‌هاست آن را بازسازی نکرده و چند خانوادۀ بی پناه در آن زندگی رقت‌باری دارند. بیش از ۱۰۰ متر دورتر از ارگ ملک، گورستان انگلیسی‌ها در شرف تخریب و ساییده شدن است.
تنها جایی که تا حدودی سرپا است، موزۀ دریانوردی در سبزآباد است که گویای یکی دو قرن امور دریایی کشور است، اما ساختمان این موزه از درون و به ویژه سقف و ستون آن به شدت به بازسازی نیاز دارد.
آب انبار قوام هم در لب آب به رستوران سنتی تبدیل شده و مزار سرتیپ انگلیسی نیز نمادی ضد استعماری از درگیری مردم این استان با انگلیس در جنوب ایران است.
ارگ رییس، ساختمان زیبای دیگری در بوشهر به دفتر میراث تبدیل شده است؛ اما کلیسای مسیحیان و جاهای دیدنی شهر که گردشگرپذیرند متأسفانه آبرومندانه بازسازی نشده‌اند و گویا ناقوس کلیسا با شبیخون سوداگران به یغما رفته است. در دلوار، خانه رییسعلی دلواری به همت مردم یک‌رنگ دلوار و میراث فرهنگی پابرجاست. اما کاروان‌سرای بسیار زیبای دالکی در حال فروریزی است و برای مرمت آن کاری انجام نشده است.
ساختمان بسیار زیبای قاجاری «دژ برازجان» که در رژیم گذشته آقای مهندس بازرگان، آیت الله طالقانی و برخی از اعضای حزب توده و مبارزان پیشین در آن زندانی بوده‌اند، از دیدنی‌های این شهر به صورت آبرومندانه در حال بازسازی است که این کار مفید به همت مردم برازجان و میراث فرهنگی انجام می گیرد.

پُلی بر سر راه تنگ ارم قرار دارد که به بازسازی نیاز دارد؛ چرا که در کنار جادۀ بوشهر به شیراز یکی از پل‌های زیبای دیدنی است که استان بوشهر را بر روی رود دالکی به استان فارس پیوند زده است.
کاروان‌سرایی که تا یک دهه پیش در چند قدمی آن پل قرار داشت، از میان رفته است. قرار بود پل و کاروان‌سرا بازسازی شوند؛ ولی در نیمۀ راه آن را به حال خود رها کرده‌اند و آنچه انجام داده‌اند ناشیانه و با اسلوب نبوده که این خود دردی بالای درد است.
با آمدن نوروز که استان بوشهر دارای بهترین آب و هوا می‌شود و عشایر به سوی آن کوچ می‌کنند و مسافران بی‌شماری از سراسر کشور دوست دارند شهرهای سرد خود را به سوی جایی چون بوشهر ترک کنند، برنامه‌ر‌‌یزی سنجیدۀ جذب گردشگر برای این استان بسیار ضروری است. متأسفانه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و شهرداری و شهرسازان نتوانسته اند بوشهر را میزبان خوبی برای گردشگران کشور کنند، چون تسهیلات شهر پاسخگوی گردشگری نیست.
مسافران نوروزی با کودکانشان کولی وار در کنار دریا، با ترس از وجود قداره بندهای ولگرد و نبود امنیت، شب را صبح می کنند. از امکانات و خدمات بهداشتی در شهر خبری نیست. در حاشیۀ آب، برخی از جوانان بوشهری تا پاسی از شب قلیان میوه‌ای مخلفات‌دار می کشند و گویی بر مزار طبیعت و دریا به فاتحه نشسته‌اند. باید تعارف را کنار گذاشت و برای این جوانان سرگرمی مفید و تفریحات سالم خلق کرد. شهر بوشهر برای این که شهری برجسته و زیبا برای مرکزیت استان بوشهر باشد، به تأمین امنیت بیشتر از سوی نیروی انتظامی از یک طرف، و از طرف دیگر کارهای اساسی و فنی از جمله بازسازی و نوآبادی آبرومندانه در امور شهر و استان نیاز دارد. منابع گازی مردم نجیب کشور دراین بندر پیر که ورزشگاه‌ها، ساختمان‌ها و خیابان‌ها و شهرهای غیر خودی را در آن سوی آب آباد و فربه کرده، باید خودش را نیز آباد کند و نباید بیش از این پیش روی رقبای آن سوی آب سر افکنده شود.

 

تصاویر: