گزارش ششمين شب معمار

گزارش ششمين شب معمار

صندلی‎های پر از معماران و دانشجویان سالن جلیل شهناز در خانه هنرمندان از همان شروع برنامه جذابیت موضوع و دغدغۀ جدی آن در میان جامعۀ حرفه‎ای معماری به عنوان مخاطب را نشان می‎داد. مخاطبانی که به تدریج اضافه شدند و با وجود پر بودن صندلی‎ها تا انتهای بحث‎ها در کناره‎های سالن ایستادند و برنامه را دنبال کردند. این مراسم از دو بخش اصلی تشکیل شده بود؛ در بخش نخست مجموعه‎ای از سخنرانی‎ها ایراد شد و در بخش دوم پانلی با حضور سخنرانان برای پاسخگویی به پرسش‎های حضار ترتیب داده شد.

 

دانشکده: 

معمارنت- ششمین شب معمار بنیاد میرمیران و دومین جلسۀ بررسی فرصت‎ها و چالش‎های آموزش معماری در ایران شب گذشته سی‎ام بهمن ماه برگزار شد.
صندلی‎های پر از معماران و دانشجویان سالن جلیل شهناز در خانه هنرمندان از همان شروع برنامه جذابیت موضوع و دغدغۀ جدی آن در میان جامعۀ حرفه‎ای معماری به عنوان مخاطب را نشان می‎داد. مخاطبانی که به تدریج اضافه شدند و با وجود پر بودن صندلی‎ها تا انتهای بحث‎ها در کناره‎های سالن ایستادند و برنامه را دنبال کردند. این مراسم از دو بخش اصلی تشکیل شده بود؛ در بخش نخست مجموعه‎ای از سخنرانی‎ها ایراد شد و در بخش دوم پانلی با حضور سخنرانان برای پاسخگویی به پرسش‎های حضار ترتیب داده شد.

 

 

سخنرانی‎هایی برای طرح موضوع

 

 

برنامه با خیرمقدم دکتر «ایرج اعتصام» آغاز شد. اعتصام با ارائۀ خلاصه‎ای از تاریخچۀ بنیاد میرمیران و تشریح انگیزه‎های برپایی شب‎های معمار از مسئول و اعضای گروه معماران جوان بنیاد میرمیران؛ «مهرداد بهمنی»، «حبیب قدیرزاده»، «مولود جلالی»، «امیرپویا اصغری»، «بهارک کشانی»، «آزاده پیروزمند» و «سامان سیار» برای برگزاری این مراسم تشکر کرد. پس از آن با نمایش خلاصه‎ای از مباحث شب معمار پیشین، حضار سرفصل‎های دغدغه‎های مطرح شده را مرور کردند.

 

در این فیلم مجموعۀ سخنرانی‎های ایراد شده توسط کسانی چون «ایرج اعتصام»، «مولود جلالی»، «حمیدرضا ناصر نصیر»، «شادی عزیزی»، «کاوه بذرافکن»، «بهروز مرباغی»، «حامد مانی‎فر»، «آرمین محسن دانشگر» موضوعاتی چون فاصلۀ میان دانشگاه و جامعۀ؛ ناآگاهی نسبت به جایگاه ایران در جهان و تاریخ خود و ناتوانی از برنامه‎ریزی براساس این شناخت، ناکارآمدی نظام آموزش و تربیت دانشجو با روش‎های قدیمی و تغییرات نامناسب، گسترش کمی گسترده بدون نیازسنجی و تدبیر برای افزایش کیفیت آموزش و در نهایت غلبۀ رویکردهای کلامی بر جنبه‎های فنی و تکنیکی در رشتۀ معماری را شامل می‎شد.

 

پس از آن «شکیبا شاه‎بختی» دانشجوی سال آخر کارشناسی در رشتۀ معماری به نمایندگی از دانشجویان، تجربۀ دانشجویی گذراندن برنامۀ چهارسالۀ تحصیلی کارشناسی معماری را توصیف کرد. فرآیندی که در آن سال اول سال آشنایی و تطبیق است سال دوم و سوم فراگرفتن دروس حفظی و گزیده‌ای از مباحث فنی ساختمان که کاربرد و ماندگاری آنها در ذهن دانشجویان مورد سوال است و سال چهارم ادامۀ فرآیند طراحی‌های تقلیدی سال‎های پیشین در فضای فانتزی آتلیه که با چالش‎های واقعی محیط کار واقعی تفاوت محسوسی دارد و در نهایت جمع‎بندی شتاب‎زده فراگرفته‎ها در پایان‎نامه و آمادگی برای ورود به تحصیلات تکمیلی فرا می‎رسد.

 

توصیف نقادانۀ شاه‎بختی موجب استقبال دکتر «شادی عزیزی» از بررسی چالش‎ها و گفتگو دربارۀ اشکالات نظام آموزشی شد. عزیزی در سخنرانی خود فرآیند تکوین آموزش معماری را در سه دورۀ عمده تقسیم‎بندی کرد؛ دوره‎ای مطابق با مدرسۀ «بوزار» که در آن معمارانی فیلسوف‎مآب با آموزشی نخبه‎گرایانه تربیت می‎شدند؛ سپس شکل‎گیری مدرسۀ «باهاوس» و تغییر آموزش معماری براساس علم تجربی مدرن و نیازهای جامعۀ صنعتی که با تجزیۀ معماری به شاخه‎های تخصصی سعی می‎کرد به نیازهای گوناگون جامعۀ جدید پاسخ دهد و امروز شکل‎گیری آموزشی براساس تغییر نگاه به جامعه صنعتی و تعریف جامعۀ شبکه‎ای که در آن همۀ عناصر با هم در ارتباط و به یکدیگر نیازمند هستند. جامعه‎ای دانش‎بنیان که دانشگاه یکی از ارکان اساسی آن و تربیت دانشجویانی خلاق و مولد از اهداف اصلی آن است. با این مقدمه «عزیزی»، تغییر نظام آموزش معماری را نیازمند تعیین هدف، برنامه‎ریزی راهکارهای مناسب و شکل‎دهی به ساختار ارزیابی مستمری دانست که در آن نه تنها استاد که محتوا، زمینه و دانشجو نیز پیوسته مورد ارزیابی قرار می‎گیرد و نتایج این ارزیابی‎ها برنامه‎ریزی تغییرات مفید را امکان‎پذیر می‎سازد.

 

«ایرج اعتصام» به عنوان سخنران بعدی نیز فرآیند آموزش معماری در ایران و جهان را همواره تحت تاثیر تحولات تاریخی و اجتماعی دانست؛ اما روش آموزش معماری امروز در ایران را در حالتی ایستا در دهه‎های 60 و 70 میلادی توصیف کرد که بیش از همه چیز بر اطلاعات دادن به دانشجویان متمرکز شده، اطلاعاتی که حجم زیادی را اشغال می‎کنند و به نظر بی‎فایده می‎آیند. در حالیکه اکنون در جوامع دیگری چون کشورهای اروپایی به آیندۀ دانشجویان توجه شده و برای آن برنامه‎ریزی می‎شود. او اضافه کرد که برنامه‎هایی که در جهت توانمندسازی حرفه‎ای دانشجویان اجرا می‎شود مانند بازدید از محیط‎های مختلف و کارگاه‎های آموزشی نقش زیادی در ایجاد توانایی تحلیل محیط و توجه او به عوامل موثر بر شکل‎گیری یک اثر معماری در مکان‎های مختلف ایفا می‎کند.

 

سخنرانی اساتیدی از دانشگاه‎های مختلف
در ادامۀ برنامه اساتیدی از دانشگاه‎های تهران، علم و صنعت، دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه معماری اتریش راجع به نظام آموزش معماری در هرکدام از این مراکز سخنرانی کردند.

 

دکتر «حامد مظاهریان» از دانشگاه تهران داستان تاسیس دانشگاه تهران را که چطور با دستور آمرانۀ رضاشاه انجام شده است تعریف کرد و در پایان حکایت گفت تاریخچۀ شکل‎گیری دانشگاه مدرن (university) بدون ارتباط با صنعت و جامعۀ صنعتی امکان‎پذیر نبوده است. در جامعۀ صنعتی هررشته‎ای که نیازی بدان احساس می‎شود تاسیس می‎شود و رشته‏هایی که زاید دیده می‎شوند تعطیل می‎گردند. اما آیا در دانشگاه‎های ایران می‎توان رشته‎ای را تعطیل کرد؟ پاسخ به این سوال، خود فاصلۀ میان جامعه و دانشگاه ما را نشان می‎دهد.
 

 

«مظاهریان» در ادامه کم‎هزینه بودن آموزش معماری را یکی از دلایل گسترش کمی تربیت دانشجو در این رشته دانست و گفت به خاطر این شرایط اکنون در دانشکده‎های معماری با موجی از طرح‎هایی مواجه هستیم که امکان تحقق ندارند و محصول این دانشکده‎ها هستند. او کم اطلاعی را به عنوان مشکلی که باید در این زمینه حل شود ارزیابی نکرده و به جای آن وارد نکردن اطلاعات و دانش به حیطۀ عمل را به عنوان معضل تربیت دانشجویان معماری مطرح کرد.

 

 

دکتر «محسن فیضی» از دانشگاه علم و صنعت نیز با تفکیک دو موضوع آموزش معماری و تربیت معمار؛ دانشگاه‎های ایران را مراکز آموزش معماری دانست و نه تربیت‎کننده معمارانی که در خدمت جامعۀ خود باشند. او با مثالی از مدرسۀ AA در انگلستان گفت فضای شهری باید محیطی باشد برای اجرای کارگاه‌های معماری تا معماران با محیط ارتباط برقرار کرده و وارد تعامل با مشکلات و ظرفیت‎های محیط خود شوند. در نهایت «فیضی» هم از گسترش کمی جذب دانشجو در رشتۀ معماری انتقاد کرد و خلا یک نظام ارزیابی برای تصحیح فرآیندها را تشدید کننده عوارض این گسترش بی‎رویه دانست.

 

دکتر «کاوه بذرافکن» از اساتید دانشگاه آزاد اسلامی؛ در تحلیل نظام آموزش معماری گامی به عقب برداشت و جامعه را در این امر موثر دانست. او گفت دانشجویان، اساتید، کتاب‎ها و دیگر عناصر این نظام آموزشی از جامعه‎ای برمی‎خیزند که دچار مشکلات فراوانی است و بنابراین نمی‎توانند عملکردی بهتر از این داشته باشند. برای داشتن یک دانشگاه بالنده نیاز به یک جامعۀ بالنده است که متاسفانه اکنون در آن زندگی نمی‎کنیم.
 

 

آخرین سخنرانان این بخش دکتر «آرمین محسن دانشگر» از مدرسۀ معماری اتریش بود که در اقدامی غافلگیرکننده وقت سخنرانی خود را به دوست همراهش دکتر، «ایوان ردی» (Ivan Redi) از اساتید دانشگاه‏هایی چون مدرسۀ تکنیکی گراتس اتریش، مدرسۀ معماری بارت لت در لندن و از شرکت‎کنندگان در بی‎نال ونیز داد. 

 

 

«ایوان ردی» اتفاق تاریخی و تاثیرگذاری در دانشگاه‎های معماری اتریش را تبدیل آنها به مدرسۀ معماری دانست. این تبدیل دانشگاه به مدرسه به زعم او موجب طولانی‎تر شدن فرآیند آموزش شده؛ فرآیندی که در آن خلاقیت و شخصیت دانشجویان شکل می‎گیرد و بارور می‎شود و با آموزش تکنیکی همزمان توانمندی‎آنها را گسترش داده و تصحیح می‎کند. او پرورش کسانی چون «دانیل لیبسکیند» و رفت و آمد آنها به این مدارس را محصول همین ساختار ارزیابی کرد و سپس با مقایسۀ مدرسۀ تکنیکی گراتس اتریش و مدرسۀ بارت لت در لندن، نظام آموزش در بارت لت را تشریح کرد. فرآیندی که در ان دانشجویان در سال اول به فراگیری مباحث پایه‎ای می‎پردازند و بعد واحدهای درسی‎شان شروع می‎شود. پس از آن آنها در طی چهار یا پنج سال تنها با یک استاد کار می‎کنند و با تعریف یک پروژه تمام مباحث مربوط به سازه و مسائل فنی را در ارتباط با آن می‎آموزند. سپس در سال پنجم یک طرح برای تمام سال می‎گیرند و به صورت همزمان به انجام پژوهش‎های پایان نامه که باید نگارش یک متن علمی باشد می‎پردازند. در پایان هرسال نمایشگاهی از پروژه‎های انجام شده برپا می‎شود که در آن صاحبان سرمایه و نمایندگان شرکت‎های مختلف حضور می‎یابند و با دیدن آثار معماران مورد نظر خود را دعوت به کار می‎کنند. «ردی» اذعان داشت که این مدرسه بالاترین نمرۀ ارزیابی آموزشی در انگلستان را دارد و حتی از مدرسۀ  AAهم که به خاطر فعالیت‎های تبلیغی بسیار معروف است بالاتر قرار گرفته است. یکی از مهمترین نکات تمایز میان آنها هم خصوصی بودن مدرسۀ AA و شهریۀ زیاد آن است در صورتی که بارت لت مدرسه‎ای عمومی است که شهریۀ چندانی ندارد.

 

 

«ردی» در مقایسۀ میان مدرسۀ تکنیکی گرات و مدرسۀ بارت لت گفت هرکدام دارای مزایا و معایبی هستند؛ اما پیش گرفتن راهی میان این دو نظام آموزشی و بهره‎گرفتن از مزایای هرکدام را موجب شکل‎گیری نظامی بهتر و کارآمدتر پیش بینی کرد. او به دانشجویان پیشنهاد کرد که در طول تحصیل با پرورش خلاقیت خود و فراگرفتن تکنیک خود را به عنوان یک معمار کشف کنند زیرا که پس از پایان دورۀ تحصیلات این فرصت در اختیار انها نخواهد بود. همچنین او تسلط ذائقۀ کارفرمایان و پیمانکاران در عرصۀ معماری و تربیت خلاقیت معماران را نقد کرد و آن را یک آسیب جدی در حوزۀ آموزش معماری در جهان امروز دانست.

 

بخش دوم: پرسش و پاسخ
پانل پرسش و پاسخ نیز با سوالاتی از سوی حضار پی گرفته شد. از میان این پرسش‎ها بحث‎ برانگیزترین‎شان راجع به لزوم گنجاندن این حجم از مباحث نظری در رشتۀ معماری بود که «اعتصام»، «بذرافکن»، «عزیزی» و «فیضی» به اتفاق گذراندن این دروس را برای گستردن نگاه معماران در حوزۀ حرفه‎ای خود لازم دانستند، اما شرط استفاده از این مباحث را مهارت پیدا کردن در تکنیک‎های عملی معماری دانستند. درواقع از نظر ایشان زمانی مباحث فلسفی به معماری صدمه می‎زند که مانند توجیهی بر ناتوانی معماران در خلق آثار مفید و موثر از آن استفاده شود. وگرنه ایجاد تعادل در استفاده از مباحث نظری در کارهای عملی یکی از اهدافی است که در آموزش معماری دنبال می‎شود.
 

 

در ادامه درمورد ارتباط میان دانشجویان و دفاتر حرفه‎ای پرسیده شده بود که چگونه می‎توان این ارتباط را به وجود آورد؟ «مظاهریان» در پاسخ به این سوال دغدغۀ تامین مالی را در میان دانشجویان پررنگتر از دغدغۀ آشنایی با محیط حرفه‎ای ارزیابی کرد؛ اما لازمۀ این تعامل میان دانشگاه و دفاتر را آموزش کارآمد اولیه‎ای دانست که امکان جذب نیروهای خوب را برای حوزۀ حرفه‎ای ایجاد کند و در نتیجه با مزایایی دوسویه تعاملی پایدار شکل بگیرد.

 

در انتها در برابرپرسش یکی از فارغ‎التحصیلان معماری که راه حلی برای رفع اشکالات موجود از سوی فارغ التحصیلان را جویا شده بود؛ «ایوان ردی» حرکت میان نظریه و عمل و رفت و برگشت میان ایده‎ها و مباحث نظری با کارهای حرفه‎ای و عملی را پیشنهاد کرد. همچنین او گفت برای رفع اشکالات نظام آموزشی کشورتان می‎بایست بیش از این با محیط خود ارتباط برقرار کنید و با ایجاد این ارتباط با مباحث نظری در صدد کاهش دادن اشکالات موجود بربیایید. «رامس نجار» (Rames Najjar) از معماران مطرح اتریش و همراهان «رامین دانش‎گر» نیز در پاسخ به این پرسش گرته برداری از نظام‎های آموزشی اروپایی در ایران را اشتباه قلمداد کرده و تاکید کرد که ایرانیان باید براساس موقعیت، پتانسیل‎ها و مشکلات خودشان عمل کنند.
 

 

در انتهای برنامه دکتر «اعتصام» با گفتن اینکه بررسی مسئلۀ آموزش معماری بحث مفصلی است؛ اذعان کرد که بنیاد میرمیران به این بحث ورود کرده و سعی دارد با همکاری اساتید درگیر در اینگونه جلسات زمینۀ جمع‎بندی مباحث برای تداوم گفتگوها درمورد فرصت‎ها و چالش‎ها را فراهم سازد. او سپس از پرفسور «مارک» از معماران مطرح آلمان دعوت کرد که سخن پایانی را ایراد کند. مارک نیز سخن خود را با این پرسش تامل‎برانگیز آغاز کرد که هویت فرهنگی شما در این تمدن کهن چیست؟ او اضافه کرد اول باید به این پرسش پاسخ دهید و بعد به هر کار دیگری دست بزنید. اگر این پرسش را به خوبی پاسخ دهید تمام سوالاتتان جواب داده می‎شود و راه خود را پیدا می‎کنید. «مارک» گفت: من ایدۀ ساده‎ای دارم. شما اول باید کاربرد (function) خود را پیدا کنید و بعد به دنبال بهترین روش برای برآورده کردن کاربرد خود باشید. این تنها دربارۀ معماری نیست. گام نخست پیدا کردن کاربرد ، گام دوم یافتن ساختار سازه‎ای برای آن و گام نهایی ساختار معنایی این مجموعه است.