افزودن دیدگاه جدید
پیشینۀ شهر قزوین با نام «شاد شاپور» با دژ و باروهایی که دیواری به دور خود داشته را به شاپور ساسانی نسبت دادهاند. تپههای باستانی پیرامون قزوین و پژوهشهای باستانشناسی از پیشینه این شهر گواهی میدهند. همچنین برخی از مساجد بهویژه مسجد حیدریه - که گفته میشود در روزگار ساسانیان آتشکده بوده و پس از اسلام به مسجد تغییر کاربری یافته- نشانهای از دیرینگی این شهر در روزگار پیش از اسلام است.
پیشینۀ شهر قزوین با نام «شاد شاپور» با دژ و باروهایی که دیواری به دور خود داشته را به شاپور ساسانی نسبت دادهاند. تپههای باستانی پیرامون قزوین و پژوهشهای باستانشناسی از پیشینه این شهر گواهی میدهند. همچنین برخی از مساجد بهویژه مسجد حیدریه - که گفته میشود در روزگار ساسانیان آتشکده بوده و پس از اسلام به مسجد تغییر کاربری یافته- نشانهای از دیرینگی این شهر در روزگار پیش از اسلام است. قزوین با تمام سرسبزی خود از دیرباز با کمبود آب دست به گریبان بوده که کاریزهای (قنات) آن نشان از این دارند. اما از سویی این شهر با سیلی ویرانگر نیز در تاریخ خود سر و کار داشته است. در رابطه با نام قزوین نیز نگرشهایی گوناگون هست که در روزگار ساسانی به آن «کشوین» یا «قسوین» و برخی نیز آن را «کاسپین» گفتهاند. قزوین همچنین نام یکی از زیباترین استانهای ایران در روزگار کنونی است که با تاکستانها و باغهای دلانگیز انگور و با مردم صمیمی و فرهنگ بالنده نه تنها میتواند شاخهای از گلهای سبد گردشگری کشور باشد، بلکه شهر قزوین مرکز این استان با بازارهای زیبا به ویژه بازار قیصریه و تاریخ بازرگانی آن، میتواند نقطه به حرکت درآوردن چرخ اقتصادی کشور شود. استان قزوین به استانهای گیلان، مازندران، البرز، همدان، زنجان و استان مرکزی چسبیده است و با آن که ریشه قبایلی آنها فارس، کرد، لر، آذری و مراغی هستند، اما عمده مردم گویش فارسی دارند. قزوین با باغها و چشمانداز دلنشین خود باغ خلوتی برای تهرانیها در پایتخت است که در شهر پر از دود، حسرت هوای پاکیزه دارند. شهر قزوین از دیرباز با دستهها و قبایل بومی خود آوازهدار بوده و حاصل درهم آمیختگی ملی در قزوین مردان و زنان خوش قامت، زیبا و بافرهنگ این استان است. بنیان درهم آمیختگی مردم قزوین به روزگار شاه تهماسب یکم صفوی بر میگردد. چون قزوین به عنوان پایتخت ایران انتخاب شد، سران کشوری و لشکری، هنرمندان، شاعران و معماران سرشناسی برای برپایی پایتخت از چهار گوشه کشور به قزوین آمدند. جا به جایی پایتخت از تبریز به قزوین به آن دلیل بود که پس از جنگ چالدران و شکست شاه اسماعیل یکم صفوی، او در نظر داشت پایتخت را از تبریز به جای دیگری منتقل کند تا در تیررس ارتش امپراتوری عثمانی نباشد. تبریز پایتخت نخست روزگار صفوی، در یک نوبت به وسیله ترکهای عثمانی اشغال شد و تجاوز به زنان و دختران به حدی رسید که تاریخ ایران تا آن روز به خود ندیده بود. عمر کوتاه ۳۷ سالۀ شاه اسماعیل یکم به او این فرصت را نداد اما پسر بزرگ او شاه تهماسب به خواسته پدر جامه عمل پوشاند و با مطالعات ژرف تصمیم گرفت پایتخت را به قزوین که از مرز دور بود جابجا کند. شاه تهماسب پیش از هر چیز برای برپایی پایتخت، زمینهای موسوم به «زنگی آباد» یا «برمکی آباد» را در جایی که امروز بافت تاریخی و «سبزه میدان» قرار دارد از «میرزا اشرف جهان حسنی قزوینی» وزیر، خریداری و معماران و نقاشان و هنرمندان از سراسر کشور به سوی قزوین آمدند.
با طرح شهرسازی و ایجاد خیابانها و ساختمانهای کاخ، شاه تهماسب با ورود خود به قزوین، این شهر را به یکی از زیباترین شهرهای آن روز کشور تبدیل کرد. باغهای زیبای قزوین در آن روزگار زبانزد پیشینه نگاران و جهانگردان بود. این شهر روزگاری دروازه بهشت (باب الجنه) خوانده میشد. باغ کاخ قزوین با توصیفاتی که در متون تاریخی بهویژه در اشعار عبدی بیگ شیرازی از آن ها شده، چنان زیبا و روح انگیز بود که شاه تهماسب چندین سال از کاخ بیرون نرفت. با صدای شرشر آب جویبارهایی که از لای درختان چنار و صنوبر میگذشتند، همراه با گلهای رنگارنگ و آواز پرندگان، این کاخ در روزگار خود بینظیر بود. نقاشیهای ساختمانهای کاخ آن چنان گیرا و دلپذیر بودند که پیشینه نگاران و جهانگردان درباره آن بسیار نوشتند و در روزگار کنونی نیز جای پای آنها را میشود در کلاه فرنگی یا چهلستون قزوین که در روزگار شاه تهماسب «ارشی خانه» نامیده میشد، دید. از نقاشی درخت و گل و بلبل گرفته تا قصه دیدن روی جمال خوش قامت عزیز مصر و بریده شدن دست دختران در هنگام قاچ کردن میوه و سر پُر سودای مجنون و بزمها و سراپرده لیلی، کاخ را آوردگاه هنر و عشق کرده بودند. شاه تهماسب صفوی که خود دستی در نگارگری مینیاتور داشت نیز با موج مدرسه هنری قزوین کاخ را به جایگاهی برای هنرمندان تبدیل کرده بود. شاعر شیرازی روزگار شاه تهماسب، عبدی بیگ فرصت یافته بود تا با شاه بر فراز دروازۀ عالیقاپوی قزوین که در روزگار خود بلندترین ساختمان شهر بود، رفته و چشمانداز زیبای شهر آن چنان او را به وجد آورد که در تعریف باغشاه قزوین آن را «بهشت برین» توصیف کرد. زیبایی قزوین و هجوم هنرمندان به این شهر و پناهندگی سیاسی همایون شاهزاده هند به ایران و پس از آن برگشت او به هند همراه با چند هنرمند ایرانی باعث تأثیرگذاری هنر مینیاتور بر مدرسه هنر هند و برجستگی ساختمان و باغهای آن کشور شد، که این خود نمادی از تأثیر هنر ایران روزگار صفوی بر برون از مرزها بود.
قزوین که از روزگارانی دراز محل تاخت و تاز بوده دژهای بسیاری دارد. از میان دژها، از دژ چال، دژ دختر، میمون دژ، دژ لمبسر، دژ الموت و رودبار الموت روزگار اسماعیلیان یاد شده است. دژ الموت بر فراز پوزهای قرار دارد و کوهها از هر سو همراه با دشت «گازر» دیده میشود. بومیان دژ الموت را دژ حسن صباح نیز مینامند. به دلیل آوازه جهانی در خیلی از زبانها از آن یاد شده است. این دژ از سرگذشت حسن صباح حکایت دارد. بر فراز دژ حوضی از میان سنگ کنده شده که بسیار زیباست. ساختمانی نیز در کنار آب انبار، در روزگار صفوی ساخته شده که زندان شاهزادههای سرکش بر فراز این دژ بود. از سوی دیگر مساجد قزوین نیز با شاهکارهای معماری از جمله مسجد سنجیده بازمانده از روزگار سلجوقی، مسجد جامع عتیق، مسجد پنجه علی، مسجد حیدریه و مسجد النبی با ورودی به دروازه و کتابخانه زیبای آن از دیدنیهای این شهر هستند.
آرامگاه مستوفی با گنبد چرخوکی آن نیز یکی از دیدنیهای دیگر تاریخی قزوین است. در متون تاریخی از مساجد و امامزادههای بسیاری در قزوین یاد شده است. مسجد جامع عتیق با معماری بسیار زیبا در حاشیه خیابان صفوی «سپه» قرار گرفته است. ایوانهای بسیار بلند و گچبریهای بسیار زیبای آن حکایت از سبکهای روزگار سلجوقی و صفوی دارد. در چهار گوشه مسجد چهار ایوان بلند قرار گرفته اند. ایوان جنوبی در هر دو سوی خود دارای دو گوشواره است. حیاط مسجد مستطیل است و منارههای آن کاشیهای بسیار خوش رنگی دارند. این مسجد در درازای تاریخ چند نوبت بازسازی شده و در روزگار کنونی نیز شدیداً به بازسازی نیاز دارد. در یکی دو تاق بزرگ آن شکافهای عمیقی سر برون آورده است. داربستهای آهنی در گوشه و کنار مسجد برای بازسازی دیده میشد، اما با زنگ زدگی آنها، پیدا بود که خود داربستها نیز به تاریخ پیوستهاند.
دروازهها و دالان ورود به این مسجد بهویژه در غروب آفتاب گیرایی عارفانه دارند. سعدالسلطنه استاندار قزوین در روزگار قاجار نیز نه تنها در بازسازی این مسجد بلکه خیلی از ساختمانهای قزوین تلاش داشته است. قزوین دارای مدرسههای زیبایی نیز هست که از میان آنها مدرسه «التفاتیه» گفته میشود بازمانده از روزگار ایلخانی است.
پل شاهعباسی و کاروانسرای محمد آباد همراه با آب انبار مسجد جامع و بسیاری از آب انبارهای دیگر، گرمابهها بهویژه گرمابه فجر، دروازهها، بقعهها و دژهای بسیاری در استان قزوین، از روزگار ساسانی، سلجوقی، ایلخانی، صفوی و قاجار وجود دارند. منطقه طارم سفلی در ۹۰ کیلومتری قزوین نیز نگین تمدنی دیلمیان سرزمین کهن قزوین است که با آبشار، غار، دژها، درختان کهنسال و زیتونزار یکی از مناطق بسیار زیبا و گردشگر پذیر است.
سبک معماری ساختمان شاهزاده حسین از ساختمانهای بسیار معروف در مرکز استان قزوین در نوع خود بینظیر است. از سازنده آن و این که در چه روزگاری ساخته شده اطلاعات دقیقی تا روزگار شاه تهماسب صفوی در دست نیست. اما به این که شاه تهماسب در توسعه آن دست داشته است، نباید شک داشت. این ساختمان را «زینت بیگم» دختر شاه تهماسب نوآباد کرد. مخارج سنگین ساختن یکی از درهای بلند منبتکاری شده زیبا و قیمتی را او برعهده داشت. زیباترین قسمت ساختمان شاهزاده حسین نمای بیرونی آن است که با کاشیکاری بیهمتا و طرح معماری منحصر بهفرد چشمها را به خود میخکوب میکند. با داشتن چندین مناره و کاشی کاری بینظیر فیروزهای و کمربند زرینگون گنبد، یکی از شاهکارهای معماری را در شهر قزوین به نمایش گذاشته است. شاهزاده حسین از دیرباز خلوتگهی روحی برای مردم قزوین و گردشگران بوده است و تاریخ آن نیز پر از فراز و نشیبهاست. این ساختمان در روزگار قاجار نوآباد شده است. کتیبههای بسیاری در شاهزاده حسین قرار دارند که نشان میدهد از دیرباز آرامگاه سران لشکری و کشوری و بزرگان شهر، در روزگار صفوی تا روزگار کنونی بوده است.
قزوین به دلیل قرار گرفتن بر سر راههای ارتباطی روزگاران گذشته بهویژه در روزگار صفوی و پس از آنها، دارای کلیسا و ساختمانهایی برای مسیحیان نیز بوده و مبلغان مذهبی اروپایی بهویژه در روزگار شاه عباس یکم به قزوین سفر میکردهاند. سفیر انگلستان «سر داد مور کاتن» و «رابرت شرلی» هر دو در بازگشت از سفر بهشهر مازندران به اصفهان، هر یک با فاصله چهارده روز در قزوین درگذشتند و در این شهر با آداب مسیحی از طرف مسیحیان قزوین به خاک سپرده شدند. شرح آن سرگذشت را «توماس هربرت» نویسنده جوان دانشمند و تیزبین که سفیر را همراهی میکرد در سفرنامه خود نوشته است. از کلیساهای قزوین یکی نیایشگاه ارامنه درون مدرسه ارامنه، دیگری کلیسای آسوریها و سوم کلیسای روسها میباشد.
کلیسای روسها با نام «کانتور» پیش از جنگ جهانی اول ساخته شده و تا چندی پیش در اختیار اداره کل ثبت احوال قزوین بود. این کلیسا با آجر قرمز بالا رفته و در ساختن آن از ستونهای چوبی نیز استفاده شده است. ناقوس و طرح معماری این کلیسا بسیار زیبا و دیدنی است. صلیب گچبری شده در حلقهای از گل، نشانی از ذوق هنرمندانه در معماری این کلیسا ی کوچک است. در حیاط کلیسا آرامگاه یک خلبان روس نیز قرار دارد.
از ساختمانهای به جا مانده روزگار صفوی دروازه بلند عالیقاپوی قزوین تنها بازمانده از هفت دروازه کاخ میباشد. در ورودی به دروازه زیر نیمتاق، از هر دو سو سکوهای سنگی ساختهاند. درون ساختمان نیز سقف بلند نیمه گنبدی آن دارای آجر کاری بسیار زیباست و با پله ای حلزونی به اشکوب بالا و نقارهخانه راه دارد. در روزگار صفوی وزرا و استانداران و سفرای کشورهای بیگانه برای گفتگوی سیاسی و دیدار با شاه درون ساختمان دروازه که دارای سکوی گستردهتری بوده، بر روی قالیهای خوشرنگ مینشستند تا کارمندان کاخ برای ورود آنان از درون کاخ دستور بگیرند. اسطبل اسب در گوشهای از ساختمان بزرگ دروازه بود.
ساختمانی روبروی دروازه از درون کاخ با نام «جهاننما» برای پذیرایی و سکونت چند روزه میهمانان بود. در روزگار قاجار بر شالوده جهاننما ساختمانی ساختند که تا به امروز پابرجاست. از رویدادهای مهمی که این سردر شاهد بوده یکی نیز پناهندگی «سلطان بایزید» فرزند «سلیمان» پادشاه عثمانی است.
اهمیت دروازه عالیقاپوی قزوین و زیبایی آن در خیلی از گزارشهای سفرا از جمله «گارسیا دِ سیلوا فیگِروا» سفیر اسپانیا و میسیونرهای مسیحی «کاراملیت» (پابرهنه ها) و جهانگردان از جمله «پیترو دِلاواله»، شاردن، تاورنیه، اولاریوس و توماس هربرت و همچنین همه پیشینهنگاران ایرانی آن روزگار بازتاب داشته است. خیابان سپه یکی از خیابانهای تاریخی ایران، به جا مانده از روزگار صفوی نیز روبروی دروازه عالیقاپو قرار گرفته که تا روزگار قاجار دارای درختانی بسیار بلند و تنومند بوده است. این خیابان هم اکنون به گونهای آبرومندانه کفسازی شده، اما بر این باورم که با بارش برف، شاید امکان سُریدن چرخ اتومبیل نیز در آن بیشتر شود.
در محوطه کاخ، بجز ساختمان روزگار قاجار که بر شالوده جهاننما ساخته شده، از روزگار صفوی نیز کلاه فرنگی چهلستون روزانه پذیرای بازدیدکنندگان بیشمار است. اشکوب بالایی چهلستون قزوین، در روزگار قاجار نوآباد شده اما اشکوب همکف، یادگاری از روزگار شاه تهماسب یکم صفوی است. در سالن این کلاه فرنگی یک حوض دیده میشود که با سنگهای زیبای مرمر مغز پستهای رنگ، ساخته شده و فوارهای در میان آن فوران میکند. با پلهای اشکوب همکف به بالا راه دارد. بر اثر تیشه ناشیانه کارگران در روزگار قاجار به نقاشیهای روزگار صفوی لطمه وارد شده است. این ساختمان در حال بازسازی است ولی نوآبادی نقاشیها نیازمند فرصت کافی و هنرمندان چیره دست است. از این ساختمان بیشتر برای بزمها و جشنها از جمله نوروز باستانی و پذیرایی مهمانان استفاده میشده و احتمالا شاه تهماسب هنرمندان قزوین را در روزگار خود در همین ساختمان گرد هم میآورده است.
ساختمانهای تاریخی استان قزوین به بازسازی و نگهداری نیاز دارند چرا که با پیشینه فرهنگی قزوین، تاکستانها، میوهها بهویژه انگور آن که همه جهانگردان اروپایی روزگار صفوی از خوشمزگی و شادابی آن نوشتهاند، همراه با آثار باستانی و ساختمانهای تاریخی بهتر از پیش میتواند گردشگران را به سوی خود بکشاند.
.
- افزودن دیدگاه جدید
- بازدید: 15336
- نسخه قابل چاپ
- ارسال به دوستان