افزودن دیدگاه جدید
امشب چهارمین شبی است که آذربایجان در کابوس خاطرهی تلخ ویرانی و ترس از لرزشی دیگر نمیخوابد. زمینی که آرام نمیگیرد و آرام از مادران و فرزندان داغدیدهی سرزمیناش گرفته؛ ما را به خود میخواند.
خبر لرزههای پیدرپی مناطق شرقی آذربایجان بزرگ از 21 مردادماه تا به امشب که 24 است معمارنت را برآن داشت که برای همدردی با مردم آذری زبان کشورمان گزارشی ارائه کند.
امشب چهارمین شبی است که آذربایجان در کابوس خاطرهی تلخ ویرانی و ترس از لرزشی دیگر نمیخوابد. زمینی که آرام نمیگیرد و آرام از مادران و فرزندان داغدیدهی سرزمیناش گرفته؛ ما را به خود میخواند. سرزمینی که کالبد تمدن انسانیاش از سرند زلزله گذشته و به تلی از خاک تبدیل شده، معمارانی دردآشنا را صدا میزند.
دردآشنایی در پهنهای که هر از چند سالی گوشهای از آن طعم قدرتنمایی طبیعت را میچشد و همانقدر که با غرشی مهیب فروریخته، آرام برمیخیزد و زندگی میآغازد؛ چیز تازهای نیست. پریروز رودبار، دیروز بم و امروز شرق آذربایجان. دردآشنایی اما یک چیز است و درمانجویی چیز دیگر.
اکنون که هنوز تعداد قطعی کشتهها و مصدومین زلزله مشخص نیست وآخرین آمار رسمی از کشته شدگان بیش از 300 نفر خبر میدهدو اکنون که خانههای ترک برداشته و آوارشده ساکنان را در چادرها مهمان کرده؛ شاید برای سخن گفتن از بازسازی سکونتگاههای بیش از 20 هزار خانوادر اهر و ورزقان زود باشد.
اما زودی که بسیار دیر مینماید، پس از تجربههای گوناگون و بیتجربگی. این شاید سخن از بازسازی نیست؛ سخن از چگونه ساختن است که حرف امروز نیست. حرف امروز همان کلاهی است که باید قاضی شود و محکی است که باید به نقش خود زده شود.
1. نمایی از تعطیلی بازار تاریخی اهر
2. درب ورودی بازار اهر که با علامت خطر بسته شده است
الان سکوت همهیدشتها و کوهها را فراگرفته، سکوتی که در سروصدای ساخت و سازهای شهرهای بزرگ گوشهای ما را پرنمیکند. الان بیش از 2000 مصدوم عزادار در بیمارستان میخوابند و بیشتر روستاهای منطقه اهر و ورزقان میان 30 تا 80 درصد دچار تخریب شدند؛ حتی برخی تا صد در صد. آثار تاریخی منطقه پس از سالیان دراز طعمه دست زلزله شدند.
بازار تاریخی اهر با گچبریها و گنبدهای آجری معروفش که 70 سال پیش به همت رشیدالملک حکمران وقت ارسباران بازسازی و افتتاح شد، این روزها با شکافی که در دیوار پشتی آن به وجود آمده بسته شده و کسی را به خود نمیپذیرد. خانههای تاریخی عطایی با 50 درصد تخریب و امیر ارشد ورزقان و دکتر قاسمخانی با 40 درصد تخریب دیگر یارای پذیرایی از مهمانانشان را ندارند و حتی شکاف سقف مقبره شیخ شهابالدین اهری شاید بر بدن بزرگان این سرزمین در گور لرزه میاندازد.
معلوم است که در آستانه تعطیلات عید فطر، مسافران راه خود را کج میکنند و با افسوس از کنار کاروانسرای گویجه بل و کاروانسرای گویجه درق اهر میگذرند و دشت آخرین پناه وارثان این بناها میگردد. دشت سرد که تا چندی دیگر باد پاییزی کوهستان را به آغوش خواهد کشید و پناهجویانش را از بیسرپناهی خواهد آزرد.
3. ریزش بخشهایی از بدنه پشتی بازار اهر
4. اسکان زلزله زدگان در چادرها
صدای شیون دشت ورزقان و اهر، شهرسازان و معمارانی را فرامیخواند که همدلانه روح زندگی را در ویرانههای آن ساری کنند. شهرهایی که اگرچه با آجر بنا شوند، هنوزبوی کاهگل بدهند و اگرچه بر اسکلتهای فلزی برپا شوند، اما حیاطهای میانی را از یاد نبرند و در سرزمین سرد و کوههای شمال شرقی گرمای خورشید را راهنما کنند.
معمارانی که نوسازی خانههای روستایی را به بازسازی مناطق زلزلهزده پیوند زنند، که اینبار زلزله را هم در طرحهای خود بگنجانند و بر سر در هر خانهای که در چینهای دامن مام آذربایجان میسازند پلاک «یاشیاسن آذربایجان» را بیاویزند.
5. یکی از خانههای تاریخی اهر
• عکسها از سایت خبرگزاری میراث فرهنگی
- افزودن دیدگاه جدید
- بازدید: 4376
- نسخه قابل چاپ
- ارسال به دوستان